کاش میدونستی بهترین روزهای زندگیم روزهایی هستش که میخوام تورو ببینم.
کاش میدونستی بهترین لحظه هام لحظه های در کنار تو بودنه.
کاش میدونستی اشکهایی که برای تو ریخته میشه اونقدر برام مقدسه که بر عکس تصور تو برام
ازار دهنده نیست و باعث میشه بیشتر به عشقم ایمان بیارم و بنازم بهش.
کاش میدونستی اونقدر برام عزیزی که هنوز دوست دارم درد و دلم رو به تو بگم.
کاش میدونستی که اگه نسبت بهت حسی نداشتم ،گله ای هم نداشتم.
ای کاش میدونستی هر روز زندگیم در حسرت در اغوش کشیدنه توسپری میشه اونوقت
میفهمیدی که چرا...
میدونی الان داره چه اهنگی رو نشون میده؟
وقتی عاشق شبی راز دلتو گفته نتونی...
ما روزهای قشنگی رو با این اهنگ گذروندیم.
فکر نکن که دوباره برگشتم سر جای اول.نه حسم بهت همیشه همون حسه ولی میدونم که دیگه
ماله من نیستی واسه همینم هست که...
دلم نمیخواد لحظه هایی که در کنارت هستم رو با گله بگذرونم .دلم میخواد از تک تکشون
استفاده کنم ولی نمیدونم که چرا همیشه خراب میشه.
ای کاش میتونستم کمتر غر بزنم.و بیشتر ازت لذت ببرم.
طباخی رو خیلی دوست داشتم.همیشه تو زمانهایی که انتظار نداشتم یک حالی بهم نازل شده.
بازم ازت ممنونم بابته محبتهای بسیار با ارزش.
دوباره روزها سپری میشه و ...
سلام
می دونی اگر این همه به این کاش هاشون می رسیدن چقدر زیبا بود..
بله ...کاش کاش و کاش ...
سلام عزیزم ...
من تازه برگشتم... کلی هم دعا کردم براتون ... دعاهای خوب خوب .. بووووووووس .
کاش هیچ چیز لحظه های قشنگ «ازگیل» رو ازش نگیره.
همین طوره
بهلههههههههه شما که اپ نمیکنین ما اما آپ کردیم ...
چطوری تو ؟ نیستیا ... دلمون تنگید آخه ...
ازگیل جونم که نیستی ... منم فعلا آخین اپم بود تا ببینم کی میتونم ... دارم درس میخونم دیگه ... دعا کن برام عزیزم ... چه خبر از خودت ؟؟ برام بگو ... من همش به فکرتم ... بوس بوس
سلام ازگیل جون امیدوارم حالتون خوب باشه .
بزار اول واست بگم چطوری وبلاگت رو دیدم وخوندمش .
ساعن ۱۲ ظهر بود دلم گرفته بود نشستم پای کامپیوتر گوگل رو باز کردم ونوشتم من عاشقم چی کار کنم؟
که وبلاگت رو دیدم وخوندمش ازگیل جون نوشتهات خیلی قشنگ بودن وخیلی چیزا ازش یاد گرفتم وسعی میکنم توی زندگی به کار ببرم با خوندن نوشتهات از این رو به اون روشدم . از اینکه خیلی راحت حرف دلت رو گفته بودی ونوشتی خیلی خوشم اومد.ازگیل جون خیلی دوست دارم باهات صحبت کنم ولی نمیدونم چطوری بتونم پیدات کنم. خیلی دوست دارم باهات درد دل کنم کجا من پیدات کنم.
سربلندی وموفقیت رو براتون ارزومندم.
یه روزی ما یه ازگیلی داشتیم ... یه وقتایی اینجاها یه سرکی میکشید ... حالا نیدونم این ازگیله کجاس ... نیدونم چی کار میکنه !! یه خبریم از خودش نمیده ... نمیگه اینورا شاید یکی نگرانش بشه !!! گر چه نگرانیه هزار نفرم که باشه ارز نگرانیی که دوس داره اون یه نفر براش داشته باشه رو نداره (همون یه نفری که خود ازگیله میدونه ) اما نیدونم چرا ؟؟ یعنی مارو یادش رفته ؟؟
سلام عزیزم
سال نو مبارک .. امیدوارم سال خوبی داشته باشی ... تو و ... به همراه هم :)
قربونت برم بوس بوس ... سعی اینورام یه سری بزنی ... بد نیستا به خداااا :۹ :)
من
تورا یکشب با خود به یغما خواهم برد
ردپایم را بیاب
پشت سر می آیم
نردبان لازم نیست
جهت رفتن ما از اینجا
قدری از کوزه ,آب
قدری از دشت ,زمین
قدری از نور بتاب
که همین قدر کافیست
من به دوردست تو
سفری خواهم کرد
و تورا خواهم دید
یکشب بارانی
یکشب بارانی
من تورا می دزدم
دزدی از کیسه دل
دزدی زیبایست
یکشبی می دزدم
و به خود میبرمت
تا رویا
پشت هر پنجره ای قلبی است
پشت هر پنجره ای قلب و
پشت هر روزنه ای امیدی
پشت به دیوار همان باغ بمان
یکشبی می آیم
مادرم پشت به دیوار همان باغ بماند
پدرم دزدیدش
مادرم گیسوی خود را می بافت
پدرم بوسیدش
حاصل این بازی
نغمه تلخ و غم انگیزی بود
که چه شوم و بیرحم
باغبان را خبر داد , بیا
حاصل عشق و سبو من بودم
معجر شر و عدو من بودم
کنج به کنج طالع نحس من بودم
تو بیا رفع من از من بنما
من به دور دست تو می آیم
و تو را میبرمت تا بودا
پیش از این
تنها من
می تنیدم قصه
می سرودم رویا
سلام ممنون میشم به من هم سری بزنید
تولدت مبارک خوشگل من. بهترین ها رو در سال جدید زندگیت برات آرزو میکنم.
تقریبا یه سالی از آخرین کامنتم میگذره ! اااااا چه زود گذشت ...
داشتم وبلاگ قبلیم (دختری در ماه) رو زیرو رو میکردم که دیدمت ... دلم یهو خیلییی برات تنگ شد ... شاید یه روزی مثه من دلت خواست به وبلاگ خاک خوردت سری بزنی و خووندی حرفامو ... دلم تنگته خانومی ... کاش یه روز دوبره بنویسی ...