سال پیش که از نظر عصبی تو وضعیت بدی بودم یک دوستی بهم پیشنهاد داد کتاب اخرین راز شاد زیستن رو بخونم.منم که عاشق کتاب رفتم و سریع گرفتم و شروع کردم به خوندن.نمی دونم چرا اصلا خوشم نیومد.شایدم نمی خواستم دقیق بخونمش.

تا اینکه  چند روز پیش دوباره یک جورایی دلم خواست که دوباره بخونمش وخوندم.اینبار خیلی خوشم اومدو به نظرم بعضی جاهاش خیلی جالب اومد.واسه همین دلم میخواد اونارو اینجا بنویسم تا هر وقت فراموششون کردم بیام اینجا بخونم و برام یاد اوری بشند.

  

 

 

    ما پیروزیهایمان را جشن میگیریم اما چیز زیادی از انها نمی اموزیم در حالیکه شکستها در عین دردناکی شان اموزنده اند.

 

ما در تمام طول زندگی مرتبا با درسهای تازه مواجه میشویم و تا زمانی که درسی را یاد نگیریم مجبور به گذراندن دوباره ان هستیم.

 

تنها راه غلبه بر ترس،روبه رو شدن با ان است.وما غالبا به طرف حوادثی کشیده میشویم که از رویارویی با انها وحشت داریم.

 

جهان به تلاش پاداش میدهد ،نه به بهانه.

 

هرچه کمتر نیازمند تحسین دیگران باشید،بیشتر تحسین میشوید.

 

برای شروع کار نسبت به باورهایی که در انها از لفظ باید استفاده میشود هشیار باشید.

وقتی این بایدها را برای دیگران قائل میشویم ولی انها اعتنایی به توقعات ما نمی کنند احساس میکنیم که مورد بی احترامی و ناس÷اسی قرار گرفته ایم اما وقتی که این بایدها را فراموش میکنیم صرف نظر از نوع رفتارهای دیگران می توانیم همیشه شاد و خوشبخت زندگی کنیم.

 

 

بره ضعیف خوراک روباه میشود.سرنوشت ادمهای ضعیف هم جز این نیست!

اگر ضعیف باشید روباه صفتان شمارا به عنوان یک هدف اسان شناسایی و شکار میکنند.

((روزی قورباغه ای کنار نهری نشسته بود.عقربی امد و گفت:اقای قورباغه&من می خواهم از نهر بگذرم اما شنا بلد نیستم.ممکن است لطف کنید و مرا بر ÷شت خود تا ان سوی نهر ببرید؟

قورباغه گفت:اما تو یک عقربی و عقربها&قورباغه ها را نیش میزنند!عقرب گفت:چرا نیش بزنم.من می خواهم به ان طرف بزسم!قورباغه قبول کرد.

درست به وسط راه رسیده بودند که عقرب قورباغه را نیش زد.قورباغه در حالیکه از درد به خود می ÷یچید و اخرین نفس ها را میکشید گفت:چرا این کار را کردی؟حالا هردو غرق میشویم!

عقرب گفت:اخر من یک عقربم و عقربها باید قورباغه ها را نیش بزنند!

مراقب عقربها باشید!در ÷یرامون شما ادمهایی هستند که غرق شدن برای انها مهم نیست به شرط انکه شما را هم با با خود به زیر بکشند.

از بعضیها باید دوری کرد در مقابل بعضی دیگر باید ایستاد و جنگید.چه موقع باید موضع بگیریم؟کافیست از خود ب÷رسید:ایا احساس من احساسی عادلانه و منصفانه است؟اگر چنین است موضع بگیرید از حق خود دفاع کنید و اهمیت ندهید به اینکه دیگران درباره شما چه خواهند گفت.

 

 

اگر همان کاری را انجام میدهی که همیشه داده ای.همان چیزی را بدست خواهی اورد که همیشه اورده ای.

 

تنفر و انزجار  انرزی شما  را تحلیل میبرد و ذهنتان را از اهداف اولیه منحرف میکند.

                                                          

                                                             بر گرفته از کتاب اخرین راز شاد زیستن

                                                                    مولف :اندرو متیوس

                                                                 مترجم:وحید افضلی

خسته شدم بقیه رو بدا مینویسم.

نظرات 2 + ارسال نظر
هستی سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ق.ظ http://delshoodegan.blogsky.com

سلام
مطالب خوبی داری
موفق باشی
یا حق

لالی سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:39 ق.ظ

خیلی خوبه که توصیه های مثبت این نویسنده رو میخونی. از اون بهتر اینه که بکارشون ببندی، خوشگل من.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد